داغ یک گل بوسه به لب پنجره خورد
و بدین ضربآهنگ خواب خرگوشی من را آشفت
پا برهنه رفتم به زمین احساس
رقص باد و گندم
خواهش جاری و عطشان درخت
لحظه ی ناب هم آغوشی بارن با خاک
اوج یک لذت مرموز و عفیف
زایش یک گل سرخ.
تابش نور به بطن قطره
فرَ میلاد مسیحایی یک قوس و قزح
من و تکرار خدا
حس زیبایی امواج اهورایی پاک
جذبه ی پر طپش فهم لطیف
من و بیداری و موج ادراک.